خورشید
ستارهای است در مرکز منظومه شمسی که زمین واجرام دیگر (شامل سایر سیارات به همراه اقمارشان، [سیارکها]، [شهاب سنگها]، [دنبالهدارها] و ذرات معلق گرد وغبار) درحال چرخش به دور آن هستند. تک ستاره منظومه شمسی ستارهای است با اندازه متوسط، که 5 میلیارد سال از عمر آن میگذرد و 99/8 درصد از کل جرم منظومه شمسی را تشکیل میدهد. اگر روی سطح خورشید 11900 کره زمین را کنار یکدیگر قرار دهیم، تمام سطح خورشید پوشیده میشود. همچنین اگر خورشید را مانند کرهای تو خالی در نظر بگیریم، در این صورت برای پرکردن داخل آن به 1,300,000 کره زمین نیاز خواهیم داشت. این ستاره ظاهری کروی داشته و عمدتاً از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. (74% از جرم خورشید یا 92% از حجمش را هیدروژن و 25% از جرم آن یا 7% از حجمش را هلیوم تشکیل داده است.)
خورشید با سرعت 217 کیلومتر بر ثانیه به دور مرکز کهکشان راه شیری در حال چرخش است. با این سرعت میتوان یک سال نوری را در هر 1400 سال پیمود یا به عبارتی میتوان یک [واحد نجومی] (AU) را در 8 روز طی کرد. (فاصله متوسط بین زمین و خورشید که تقریباً معادل با 150 میلیون کیلومتر است یک واحد نجومی نامیده میشود.) مدت 225 تا 250 میلیون سال طول میکشد تا خورشید بتواند با چنین سرعتی یک دور کامل به دور مرکز کهکشان راه شیری بگردد. از آنجا که خورشید قادر به تولید نور و گرما به کمک همجوشی هستهای هیدروژن است، در دسته بندی ستارگان در گروه [ستارگان رشته اصلی] قرار میگیرد. همجوشی هستهای هیدروژن که در مرکز خورشید اتفاق میافتد موجب تولید انرژی به صورت نور و گرما شده و زندگی بر روی کره زمین را ممکن میسازد.
مواد تشکیلدهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین لایههای خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و گازها و مواد اطراف لایههای خارجی به تدریج در فضا منتشر میشوند. با این حال، چنین به نظر میرسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین میرسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع میشود. این لایه [شیدسپهر (رخشانکره یا فوتوسفر)] نام دارد و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید، [فامسپهر (رنگینکره یا کروموسفر)] و [هاله (کرونا یا تاج خورشیدی)] قرار دارند که با همدیگر جوّ خورشید را تشکیل میدهند
خورشید 99% از جرم کل منظومه شمسی را شامل میشود. از آنجا که خورشید در حالت پلاسمایی قرار دارد و فاقد ساختار جامد است، دائماً دستخوش تغییرات چرخشی متنوعی در حین چرخش به دور محور خودش میشود. سرعت چرخش در نواحی استوایی خورشید سریعتر از سرعت چرخش آن در قطبین است. مدت زمان یک چرخش کامل خورشید به دور محور خود، 25 روز برای نواحی استوایی و 35 روز برای قطبین آن است. البته به علت چرخش کره زمین به دور خورشید، مدت زمان یک دور چرخش کامل خورشید در نواحی استوایی آن از دید ناظر روی زمین 28 روز محاسبه میشود.
نیروی گریز از مرکز حاصل از این حرکت چرخشی خورشید، 18 میلیون بار ضعیفتر از نیروی جاذبه در سطح خورشید در ناحیه استوای آن است. همچنین نیروی جاذبه سیاراتی که به دور خورشید میگردند، قادر نیست بر جاذبه بسیار قوی خورشید تاثیر محسوسی بگذارد و در شکل ظاهری آن تغییری ایجاد نماید.
خورشید به دلیل داشتن ساختار پلاسمایی مانند سیارات سنگی دارای مرز و محدوده مشخص و معینی نیست و در بخشهای خارجیتر، چگالی گازهای آن کمتر میشود که میتوان اینطور نتیجه گرفت که رابطهای نمایی بین فاصله گازها از هسته خورشید و میزان چگالی آنها وجود دارد. شعاع خورشید به صورت خطی مستقیم از هسته آن تا لبه شیدسپهر در نظر گرفته میشود. شیدسپهر یا فوتوسفر لایهای از سطح خارجی خورشید است که به آسانی با چشم غیرمسلح قابل رویت بوده و به عنوان لبه خورشید در نظر گرفته میشود. گازها در این منطقه بسیار سردتر از آن هستند که بتوانند به خوبی بدرخشند و پرتوافشانی نمایند. هسته خورشید، ده درصد از کل حجم خورشید را شامل میشود که 40% از کل جرم خورشید را در خود جای داده است. بخش داخلی خورشید به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و خود خورشید نیز به علت داشتن تشعشعات شدید الکترومغناطیسی به طور شفاف و واضح قابل مشاهده نیست.
به هرحال، همانگونه که علم لرزهشناسی با استفاده از امواج تولید شده ناشی از زمینلرزه به تعیین ماهیت و ساختار درونی زمین میپردازد، [علم لرزهشناسی خورشیدی] نیز با بررسی امواج حاصل از انفجارهای درون خورشید سعی در شناخت و آشکارسازی ساختار داخلی خورشید دارد. البته مدلسازی کامپیوتری خورشید نیز به عنوان ابزاری مکمل برای تشخیص ماهیت و ساختار درونی خورشید مورد استفاده قرار میگیرد.
هسته خورشید
مرکز خورشید، کورهای هستهای با دمای 15 میلیون درجه سانتیگراد (27 میلیون درجه فارنهایت) و چگالی 150 برابر آب است. تحت چنین شرایطی، هستههای اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و به هستههای هلیوم تبدیل میشوند. ضمن این همجوشی، 7/0 درصد جرم ترکیبشده تبدیل به انرژی میشود. از 590 میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه ترکیب هستهای میشود، 9/3 میلیون تن ماده به انرژی تبدیل میشود. این سوخت هیدروژنی، تا 5 میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت.
هسته خورشید از مرکز آن تا فاصله 2/0 شعاع خورشید در نظر گرفته میشود. چگالی آن برابر با 150،000 کیلوگرم بر مترمکعب (150 برابر چگالی آب روی زمین) و دمای آن نزدیک به 13،600،000 کلوین (15 میلیون درجه سانتیگراد) است. دمای سطح خورشید 5785 کلوین، معادل 2350/1 برابر دمای هسته خورشید است.
بررسیهای صورت گرفته اخیر در ماموریت فضایی سوهو نشان داد که هسته خورشید به مراتب سریعتر از سایر نقاط متشعشع خورشید میچرخد. در تمام طول عمر خورشید، این ستاره انرژیاش را از طریق همجوشی هستهای که به صورت یک سری مراحل زنجیرهوار رخ میدهد، تامین مینماید که به آن زنجیره پروتون-پروتون گفته میشود.
در ستارگان، دو مجموعه فعل و انفعال وجود دارد که میتواند منجر به تبدیل هیدروژن به هلیوم و در نهایت، آزاد شدن انرژی شود:
1- [پروتون-پروتون یا زنجیره پی-پی] که در ستارگانی با جرمیمعادل یا کمتر جرم خورشید نقش مهمیایفا میکند.
2- [چرخه CNO] که در ابرستارگان با اجرامی به مراتب بیشتر از خورشید از اهمیت ویژهای برخوردار است.
هسته خورشید تنها بخشی از خورشید است که در آن همجوشی هستهای صورت میگیرد که این فرایند، منجر به آزاد شدن مقادیر قابلتوجهی گرما میشود. سایر بخشهای خورشید نیز با همین گرمای تولید شده در هسته که به سمت خارج متساعد میشود، گرم میشود. انرژی آزاد شده در هسته خورشید پیش از آنکه بتواند به صورت نور و یا ذرات دارای انرژی جنبشی، در فضا آزاد شود، باید از لایههای متوالی متعددی عبور کند تا در نهایت بتواند به شیدسپهر رسیده و به فضا بگریزد.
در هر ثانیه 3.4×1038 هسته اتم هیدروژن به هسته اتم هلیوم تبدیل میشوند (بیش از حدود 8.9×1056 میزان کل پروتونهای آزاد در خورشید) که این امر موجب تبدیل 26/4 میلیون تن ماده به انرژی در هر ثانیه میشود که میزان این انرژی برابر است با 3.83×1026 وات یا به بیان سادهتر برابر است با میزان انرژی آزاد شده از انفجار 9.15×1010 مگاتن [تی اِن تی] در هر ثانیه. ممکن است این ارقام بسیار بزرگ به نظر برسد، اما در اصل این ارقام حاکی از نرخ پایین تولید انرژی در هسته خورشید است (حدود 3/0 میکرووات بر سانتیمتر مکعب یا به عبارتی 6 میکرووات به ازای هر کیلوگرم ماده) برای مقایسه، در نظر بگیرید که میزان انرژی تولید شده توسط بدن انسان 2/1 وات به ازای هر کیلوگرم است که این میزان به ازای هر واحد از جرم، میلیونها بار بزرگتر از آنچه در هسته خورشید رخ میدهد، است.
استفاده از پلاسما برای تولید انرژی در زمین با مقادیر و پارامترهای مشابه خورشید، کاملاً غیرعملی و ناممکن است. ضمن آنکه رآکتورهای هستهای موجود به پلاسمایی با دمایی به مراتب بیشتر از دمای پلاسما در هسته خورشید برای تولید انرژی نیاز دارند.
سرعت همجوشی هستهای رابطه تنگاتنگی با چگالی و دما دارد، بنابراین سرعت همجوشی هستهای در هسته خورشید در یک حالت [موازنه خودبهخود اصلاحشونده] قرار دارد. این مطلب بدان معناست که در صورتی که اندکی سرعت همجوشی هستهای بالا رود، هسته خورشید اندکی منبسط شده و کاهش دما موجب کاهش سرعت همجوشی هستهای میشود و به این ترتیب این آشفتگی خودبهخود اصلاح میشود. از طرف دیگر در صورتی که سرعت همجوشی هستهای اندکی کاهش یابد، هسته اندکی خنک شده و منقبض میشود، که این عامل موجب بالا بردن فشار و در نتیجه سرعت همجوشی هسته ای شده و سرعت همجوشی را به میزان مطلوب میرساند.
فوتونهای پرانرژی ([کیهانی]، [گاما] و [ایکس]) آزاد شده در نتیجه همجوشی هستهای بهراحتی توسط یک لایه چند میلیمتری از پلاسما جذب شده و دوباره به صورت تصادفی در جهات گوناگون منتشر میشوند که البته کمی از انرژی خود را نیز در همین فرایند از دست میدهند. بنابراین مدت زمان زیادی طول میکشد تا این فوتونها بتوانند به سطح خورشید رسیده و به فضا گسیل یابند که به این زمان "مدت زمان سفر فوتون" گفته میشود که طول آن بین 10000 تا 170000 سال تخمین زده میشود. هر پرتوی گاما قبل از آنکه از سطح خورشید به فضا بگریزد در هسته خورشید به چندین میلیون فوتون نور مرئی تبدیل میشود.
سرانجام پس از اتمام سفر فوتونها و رسیدن آنها به لایه نامرئی شیدسپهر که انتقال دهنده گرما به محیط خارج است، این فوتونها به صورت نور مرئی از سطح آن به فضای نامتناهی میگریزند تا سفر بیپایان خود را در اعماق فضا آغاز کنند.
ناحیه تشعشع
لایه بعد از هسته، [ناحیه تشعشع] است. این منطقه بیش از 32 درصد حجم و 48 درصد جرم خورشید را شامل میشود. این منطقه به این علت منطقه تشعشع نامیده میشود که انرژی از میان آن بیشتر به شکل تابشی حرکت میکند. دما در این منطقه یک میلیون درجه سانتیگراد است. دما و تراکم مواد در ابتدای این ناحیه یعنی نزدیک به هسته زیاد است، ولی با نزدیک شدن به انتهای ناحیه، دما و جرم کاهش پیدا میکند.
ذرات نور در این منطقه باید از لایههای مستحکم گاز عبور کنند. در نتیجه، ممکن است یک میلیون سال بگذرد تا یک فوتون از این منطقه عبور کند
ناحیه همرفتی
در لایه خارجی خورشید (تا فاصله 70% شعاع خورشید از هسته که کمی بیش از 2% جرم خورشید را شامل میشود) پلاسمای خورشیدی به اندازه کافی داغ و چگال نیست که بتواند انرژی گرمایی داخل خورشید را به صورت انرژی تابشی از خود گسیل کند. از این رو گرما به وسیله [جریانهای همرفتی] از بخشهای داخلیتر به سطح خورشید (شیدسپهر) انتقال مییابد. هنگامیکه مواد در سطح خورشید سرد میشوند، به طور ناگهانی به داخل آن سقوط میکنند و دوباره به مرکزِ انتقال حرارتی که از همانجا گرما دریافت کرده بودند، بازمیگردند تا دوباره انرژی و گرمای لازم را از این منطقه دریافت کنند. در مواردی که این مواد به شدت گرم شوند، از طریق جریان همرفتی که مانند ستونهایی از دل خورشید تا سطح آن ادامه دارند، ناگهان به سطح خورشید بازگشته و فوران میکنند که در این صورت باعث دانهدانه شدن سطح خورشید میشوند. به بیان سادهتر، این دانهها در واقع همان ستونهای جریانهای همرفتی در خورشید هستند که دائماً مواد داغ و گداختهشده را به سطح خورشید انتقال میدهند.همین جریان متلاطم و آشفته همرفتی در خارجیترین بخش از منطقه وزش گرمایی خورشید باعث تقویت شدن میدانهای مغناطیسی ضعیف در خورشید و در نهایت به وجود آمدن قطبهای مغناطیسی بسیار قوی در قسمت شمالی و جنوبی خورشید میشود.
شیدسپهر (رخشانکره یا فوتوسفر)
پایینیترین لایه جوّ خورشید یا همان سطح خارجی خورشید که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است، شیدسپهر نامیده میشود که ضخامت آن حدود 500 کیلومتر است. در قسمت بالای شیدسپهر نور مرئی خورشید میتواند آزادانه در فضا منتشر شود.
در این سطح، تمامی انرژی میتواند به راحتی از سطح خورشید بگریزد. تغییر در میزان شفافیت خورشید و کدر شدن آن به علت کاهش میزان یونH- رخ میدهد زیرا که این یون به راحتی میتواند نور مرئی را جذب نماید.
به عکس، نور مرئیای که ما قادر به دیدن آن هستیم در اثر برخورد و برهمکنش الکترونها با اتمهای هیدروژن به منظور تشکیل یون H- تولید میشود.
به دلیل آنکه بخشهای بیرونی لایه غیرشفاف شیدسپهر خنکتر از بخشهای درونی آن است، تصویر خورشید در مرکز درخشانتر و روشنتر از اطراف آن به نظر میرسد که به این پدیده تاریکی لبه قرص خورشید، اثر [تاریکی لبه] گفته میشود.
نور خورشید تا حدی شامل طیف نوری [جسم سیاه] است و دمای آن به حدود 6000 کلوین میرسد. این طیف نوری از لایههای نازک بالای شیدسپهر همراه با [خط جذب اتمی] به فضا پراکنده میشود.
منطقه حداقل درجه حرارتی
خنکترین لایه خورشید که آن را منطقه حداقل درجه حرارتی مینامند، 500 کیلومتر بالاتر از لایه شیدسپهر را شامل میشود که دما در این منطقه به 4000 کلوین میرسد. این منطقه به اندازه کافی خنک است تا در آن، مولکولهای آب و مونواکسیدکربن یافت. وجود چنین مولکولهایی در این لایه با روشهای طیفسنجی و مشاهده خط جذب این عناصر در طیف نور خورشید اثبات شده است.
فامسپهر (رنگین کره یا کروموسفر)
بالای منطقه حداقل درجه حرارتی، لایهای نازک به ضخامت تقریبی 2000 کیلومتر وجود دارد که با روشهای طیفسنجی و مشاهده خطوط جذبی طیفی کشف شده است. این لایه فامسپهر یا کروموسفر نامیده میشود که از واژه [کروما] (به معنای رنگ) گرفته شده است. علت انتخاب این اسم آن است که فامسپهر معمولاً به علت درخشندگی شیدسپهر نامرئی است. اما به هنگام خورشیدگرفتگی که ماه قرص مرکزی خورشید را میپوشاند، نور سرخ فامسپهر را میتوان دید. این لایه عمدتاً از گاز هیدروژن تشکیل شده است و سدیم، کلسیم، منیزیم و یون هلیوم نیز در آن وجود دارد. فامسپهر مانند یک فلش رنگی در آغاز و پایان یک خورشیدگرفتگی کامل، قابل رویت است. درجه حرارت در فامسپهر به تدریج با افزایش ارتفاع از سطح خورشید بالا میرود و در نزدیکیهای مرز این لایه به 100000 کلوین میرسد.
منطقه انتقال حرارتی
بعد از فامسپهر، [منطقه گذار یا انتقال حرارتی] قرار دارد که درجه دما در این منطقه از صدهزار کلوین به سرعت بالاتر رفته و به دمای تاج یعنی نزدیک به یک میلیون کلوین میرسد. این افزایش دما به علت یونیزه شدن کامل هلیوم در دمای بالای این محدوده رخ میدهد.
گذار یا انتقال حرارتی در ارتفاع دقیق و معینی از سطح خورشید رخ نمیدهد، بلکه به صورت هالهای لایه فامسپهر را احاطه کرده است که این هاله از روی زمین قابل مشاهده نیست و تنها میتوان از فضا و با استفاده از تلسکوپهای حساس به طیفسنجی اشعه فرابنفش آن را رصد نمود.
هاله (کرونا یا تاج خورشیدی)
لایه خارجی و توسعهیافته خورشید را تاج مینامند که حجم آن از حجم خود خورشید بسیار بزرگتر است. تاج توسط بادهای خورشیدی به آرامی و به طور یکنواخت در سراسر منظومه شمسی پراکنده میشود (مقدار مادهای که به صورت باد خورشیدی در هر ثانیه از خورشید دور میشود، در حدود یک میلیون تن است).
چگالی حقیقی لایه پایین تاج، که به سطح خورشید بسیار نزدیک است، معادل 1014 - 1016 m-3است (چگالی حقیقی جوّ زمین، نزدیک به سطح دریا 2 x 1025 m-3 است).
هنوز دانشمندان موفق به تعیین درجه حرارت قطعی و دقیق لایه تاج نشدهاند، اما آنچه مشخص است درجه حرارت تاج بسیار بالا و در حدود دهها میلیون کلوین است که یکی از دلایل وجود چنین دمای بالایی، حوزههای مغناطیسی موجود در این لایه میتواند باشد.
فامسپهر، لایه انتقال و تاج خورشیدی به مراتب داغتر از شیدسپهر هستند؛ رازی که تا به امروز دانشمندان موفق به کشف علت آن نشدهاند.
توسعه شیوه درک نوین و علمیخورشید
اولین فردی که تعریف علمی از خورشید ارائه کرد، فیلسوفی یونانی به نام [آناکساگوراس] بود که استدلال نمود خورشید یک توپ شعلهور تشکیل شده از ماده است که اندازه آن نه به کوچکی ارابه خدای خورشید، بلکه حتی از اندازه شبه جزیره جنوبی یونان نیز بزرگتر است. از آنجایی که افکار و گفتار این فیلسوف با عقاید حاکم بر مردم آن زمان مطابقت نداشت و نوعی ارتداد و بدعتگذاری محسوب میشد، برای درس عبرت دادن به مردم، او را زندانی و به اعدام محکوم کردند که سرانجام با مداخله و شفاعت [پریکلس] آزاد شد.
احتمالاً [اراتوستنس] اولین فردی بود که موفق شد به طور دقیق فاصله بین زمین و خورشید را معادل 149 میلیون کیلومتر محاسبه کند که این رقم تقریباً با اندازهگیریهای امروزی مطابقت دارد. این فرضیه که خورشید در مرکز فضایی قرار دارد که سایر سیارات به گرد آن میچرخند، توسط یکی از یونانیان باستان به نام [آریستارکوس] و همچنین مردم هندوستان مطرح شد که این فرضیه بعدها توسط [نیکلاس کوپرنیک] دوباره جان تازهای به خود گرفت و رواج یافت. در اوایل قرن هفدهم، اختراع تلسکوپ به دانشمندان و اخترشناسانی چون [توماس هریوت] و [گالیلو گالیله] کمک کرد تا بتوانند در مورد جزئیات بیشتری چون لکههای خورشیدی تحقیق کنند.
گالیله اولین کسی بود که بررسیها و تحقیقهایی روی لکههای خورشیدی انجام داد و سرانجام موفق به کشف این موضوع شد که این لکهها بر روی سطح خورشید قرار دارند، نه آنکه اجرام کوچکی باشند که مابین زمین و خورشید قرار گرفته باشند. ایزاک نیوتن اولین بار با استفاده از یک منشور به بررسی نور خورشید پرداخت و متوجه شد نور خورشید از طیف وسیعی از نور با طول موجهای مختلف و در نتیجه از رنگهای مختلف تشکیل شده است.
در نخستین سالهای مطالعه علمیخورشید منبع اصلی تولید انرژی در خورشید بزرگترین معمای حلنشده بشر بود. [لرد کلوین] خورشید را کرهای پنداشت که به دلیل گرمای بالا، مواد در آن حالت مایع دارند و بیان کرد که هسته خورشید بسیار گرم و داغ بوده است که با گذشت زمان این هسته سردتر و سردتر میشود و گرمای متساعدشده از خورشید نیز گرمای متساعدشده از هسته آن است. با توجه به این فرضیه، کلوین عمر خورشید را تا آن زمان چیزی در حدود 20 میلیون سال تخمین زد که با واقعیت بسیار تفاوت داشت. سرانجام در سال 1890 [ژوزف لاکیر] با کشف هلیوم با استفاده از طیفسنجی نور خورشید موفق به ارائه نظریه کاملتری در مورد منبع انرژی خورشید شد، اما در واقع تا سال 1904 هیچ مدرک و دلیل قطعی در رابطه با منبع انرژی ارائه نشد و همه دانشمندان تنها در حد فرضیه میتوانستند به استدلال خود اتکا کنند. سرانجام آلبرت انیشتین بود که با ارائه معادله مشهور جرم- انرژی E = mc² توانست پاسخ مناسبی به این سوال بشر دهد.
ماموریتهای فضایی برای کاوش خورشید
اولین فضاپیماهایی که برای مطالعه خورشید مورد بهرهبرداری قرار گرفتند، فضاپیماهای آژانس فضایی ایالات متحده، ناسا، بودند که با نامهای [پایونیر] 5، 6، 7، 8 و 9 طی سالهای 1959 تا 1968 به فضا پرتاب شدند. این فضاپیماها در مداری نزدیک به مدار زمین به دور خورشید گردش کردند و موفق شدند اطلاعات مناسبی در زمینه بادهای خورشیدی و میدانهای مغناطیسی خورشید به زمین ارسال کنند. فضاپیمای پایونیر 9 توانست برای مدت زمان نسبتاً طولانی به فعالیت خود ادامه دهد و تا سال 1987 اطلاعات ارزشمندی به زمین مخابره کرد.
در دهه 1970، [هلیوس1] و ایستگاه فضایی [اسکایلب] با کمک تلسکوپ آپولو که داخل این ایستگاه تعبیه شده بود، موفق شدند اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره بادهای خورشیدی و مشخصات تاج خورشیدی در اختیار دانشمندان قرار دهند. هلیوس1 ساخت مشترک ایالات متحده آمریکا و آلمان بود که در مداری نزدیکتر از مدار سیاره تیر به دور خورشید گردش کرد و اطلاعاتی در مورد بادهای خورشیدی به زمین ارسال نمود.
در سال 1980 [ماموریت فضایی سولار ماکسیمم] توسط ناسا انجام شد که هدف از آن، مطالعه امواج گاما، اشعه ایکس و اشعه فرابنفش ساطع شده از خورشید در طی یک دوره از فعالیت شدید خورشیدی بود.اما چند ماه پس از پرتاب این فضاپیما، نقص الکتریکی در یکی از بخشها باعث توقف فعالیت آن شد و تا 3 سال بعد، یعنی تا زمانیکه خدمه شاتل چلنجر موفق به تعمیر این فضاپیما شدند، همچنان بدون آنکه اطلاعات یا عکسی به زمین ارسال کند به گردش خود در مدارش به دور خورشید ادامه داد. سولار ماکسیمم پس از تعمیر و قبل از بازگشت به زمین در سال 1989 توانست نقش مهمی در ارسال طلاعات و عکسهای موردنیاز دانشمندان به زمین ایفا کند.
فضاپیمای ژاپنی [یوهکو] (به معنای پرتوی خورشید) در سال 1991 به فضا پرتاب شد و به بررسی شعلههای خورشیدی با استفاده از اشعه ایکس پرداخت و به دانشمندان کمک کرد تا بتوانند فرقهایی بین شعلههای خورشیدی قائل شوند و به تقسیمبندی آنها بپردازند. خورشیدگرفتگی حلقوی سال 2001 منجر به اختلال در ردیابی خورشید توسط این فضاپیما شد و در پی آن، کلیه فعالیتهای یوهکو متوقف شد. این فضاپیما در سال 2005 با ورود به جوّ زمین سوخت و نابود شد.
یکی از مهمترین ماموریتهای فضایی انجام شده تا به امروز در رابطه با خورشید، [فضاپیمای سوهو] بوده است که در دوم دسامبر سال 1995 به فضا پرتاب شد که مدت ماموریت آن 2 سال در نظر گرفته شده بود. در حال حاضر، سوهو بیش از 10 سال است که همچنان در حال ارسال اطلاعات و عکسهای بسیار مفید به زمین است.
[رصدگر سولار داینامیک] نیز در دسامبر 2008 برای مطالعه خورشید به فضا پرتاب خواهد شد که مدار آن بین زمین و خوشید در نقطهای که برآیند نیروهای مغناطیسی زمین و خورشید مساوی است، خواهد بود.