لکه های خورشیدی
خورشیدی ناحیهای بر روی سطح خورشید (فوتوسفر) میباشد که به وسیله فعالیتهای شدید مغناطیسی بوجود میاید که مانع از انتقال گرما میشوند، این ناحیهها به علت کاهش درجه حرارت سطح به وجود میآیند. آنها میتوانند بدون کمک تلسکوپ از روی زمین نیز دیده شوند. اگرچه این ناحیهها درجه حرارتی در حدود ۳۰۰۰ - ۴۵۰۰ کلوین دارند، تضاد دمای این ناحیه با مواد پیرامون در حدود ۵۸۰۰ کلوین به آنها اجازه میدهد تا به وضوح به عنوان لکههای سیاه دیده بشوند، همچون بدنی که از شدت گرما سیاه شده باشد (تقریباً نزدیک فوتوسفر) این تابعی از T (دما) به توان چهارم است. اگر یک لکه خورشیدی از فوتوسفر جدا شود میتواند قوس الکتریکی درخشانی را بوجود بیاورد.
لکه خورشیدی، در حین ظاهر شدن از فعالیتهای شدید مغناطیسی، میزبان آثار دیگری مانند تاجهای خورشیدی و رخدادهای قطع ارتباط نیز هستند. بیشتر شرارههای خورشیدی و پسزنی توده تاج سرچشمه در فعالیتهای مغناطیسی پیرامون منطقه گروههای لکه قابل رویت خورشید است. پدیدههای مشابهی که به طور غیر مستقیم در ستارهها رصد شدهاند عموماً لکههای ستارهای نامیده میشوند و در دو نوع روشن و تاریک اندازهگیری شدهاند.
نحوهٔ کشف و مشخصات
لکههای خورشیدی در خورشیدگرفتگی ۱ خرداد ۱۳۹۱
قبل از سال ۱۶۱۵ میلادئ اروپاییان عقیده داشتند که خورشید یک کره تابناک وبی لکه باشد.
درآن سال گالیله پیک نجومی خود راچاپ کرد که در آن وجود لکههای تاریک (لکههای خورشیدی) در سطح خورشید را گزارش نمود. لکههای خورشیدی پدیدههای شید سپهری (سطح مریی خورشید) میباشند. که ازاطراف شید سپهر تاریک تر هستند. تاریک ترین قسمت یعنی ناحیه مرکزی تمام سایه را میسازد. لکههای خورشیدی کوچک از روزنههایی که بزرگتر از سطوح تاریک معمول بین دانههای روشن هستند گسترش مییابند. اگر چه بیشتر روزنهها و لکههای کوچک خیلی زود تجزیه میشوند اما بعضی از انها به لکههای واقعی عظیم تبدیل میگردند بزرگترین لکه تاریک دارای قطر تمام سایه ۳۰۰۰۰km و قطرهای ناحیه نیم سایه بیشتر از دو برابر این مقدار است. از این رو گاهی هنگام غروب آفتاب که خورشید رنگ پریده میگردد میتوان با چشم غیر مسلح هم به وجود این لکهها پی برد.
هر لکه از دو قسمت تشکیل میشود. یک قسمت مرکزی که رنگ آن تیره است ودیگری اطراف لکه که رنگ آن نسبت به مرکز روشن تراست. ظهور هرلکه در سطح خورشید موقتی است و با ایجاد و وسعت عمل آن در یک مدت زمانی به تدریج محو میشود. نحوه از بین رفتن آن به این ترتیب است که روشنی اطراف لکه، به تدریج هسته آن را احاطه کرده و به مرکز نزدیک میشود وکاملا منطقه تیره رنگ را نابود مینماید.
درمورد لکههای خورشیدی نظرهای گوناگونی ارائه شده است که مهم ترین آنها تئوری اورشید دانشمند معروف سوئدی است. بر اساس این نظریه، قسمتی ازداخل خورشید، به شکل یک جریان به سمت خارج آن حرکت میکند و پس از رسیدن به سطح، مانند چتری پراکنده میشود و چون براثراین عمل فشار و حرارت آن کاسته میشود، کمی فشرده و سرد گشته و به شکل لکههای تیره رنگی در سطح خورشید باقی میمانند و به تدریج از بین میروند.
مهم ترین مشخصه لک خورشیدی میدان مغناطیسی آن میباشد. که از حدود 1T/. تا میدانهای قویتر ۴T/. اندازهگیری شدهاند و باعث میشوند از انتقال انرژی به شید سپهر از طریق جابجایی، جلوگیری شود. از این روست که لکه خورشیدی سردتر از محیط اطرافش میباشد. یک لک خورشیدی دارای قطبش مغناطیسی میباشد که لکهها رادر دو سوی قطب مغناطیسی جمع میکند اما ممکن است استثنائاتی وجود داشته باشد که ناحیه مغناطیس دوم پراکنده باشد وفقط یک لک خورشیدی دیده شود.
تعداد لکههای خورشیدی متاثر از زمان است و با زمان تغییر میکند و برای بیشترین وکمترین تعدادلکهها یک چرخهای به طور متوسط یازده سال را در نظر گرفتهاند.
وضع خورشید همیشه مانند ۲۰۰ سال گذشته یکنواخت نبوده است. بین سالهای ۱۶۴۵ و ۱۷۱۵ هیچ لکه خورشیدی ثبت نشده است!
در خلال حداقل لکههای خورشیدی طوفان های مغناطیسی و جلوههای شفقی که معمولاً در کشورهای اروپای شمالی فراوانند در طی این دوره تناوب ۷۰ ساله واقعاً ناپدید شدند. در سال ۱۷۱۵ که فعالیتهای خورشیدی مجدداً ظاهر شدند، جلوههای شفق در مکانهایی مثل استکهلم وکپنهاگ باعث نگرانی شدند.
بیش از ۵۰ سال روی رابطه بین چرخه ۱۱ ساله لکه خورشیدی و محیط زمین مطا لعه شده است. دوگلاس روی لایههای حلقوی تنه درختان که به صورت ۲۰ تایی تاریخگذاری شده بودند، یک تغییر چرخهای در رشد درختان کشف کرد. طی هر دهه یا دو دهه رشد سالانه درختان آهنگی تند و سپس آهنگی کند را داشت. در آخر نیمه قرن ۱۷ این تغییر چرخه همیشگی وجود نداشت این دوره تناوب متناظر با حداقل مآندر در دوره لکه خورشیدی است. مطالعات نشان داده است که در ۵۰۰۰ سال گذشته فعالیت خورشیدی مانند حداقل مآندر با دوازده نوسان همراه بوده است. مطالعات اخیر نشان دادهاند که اثرات مستقیم دوره لکه خورشیدی در هوای روز اندک است و لیکن تغییرا ت بلند مدت فعالیت خورشیدی ممکن است در اب و هوای زمین اثر بگذارد. حداقل مآندر در اواخر قرن ۱۷ با بدترین سرمای عصر یخبندان کوچک که اروپا را فلج کرد مصادف شد. رابطه بین فعالیت خورشیدی و محیط زمین مساله مشکلی است و اغلب با بحثهای گرم همراه است. ولی آنقدر مهم است که نمیتوان ازآن چشم پوشی کرد.
تغیییرعرض جغرافیایی
توزیع لکههای خورشیدی در عرض جغرافیایی خورشید به طریق به خصوصی در خلال چرخه ۱۱ ساله تعداد لکه خورشیدی تغییرمی کند. لکههای خورشیدی در آغازیک جرخه در عرضهای جغرافیایی بالا (۳۵_+) درجه قرا ر میگیرند. بیشتر لکهها در نزدیکی عرض ۱۵ _+ درجه در حا لت بیشینه خود و چند لکه در انتهای چرخه خوشه نزدیک ۸۰ _+ درجه واقع میشوند. تعداد کمی از لکههای خورشیدی را حتی میتوان در عرض جغرا فیایی بالاتر از ۴۵_+درجه مشاهده کرد. زمان حیا ت یک لک خورشیدی از چند روز (برای لکههای کوچک) تا چند ماه (برای لکههای بزرگ) طول میکشد. در حقیقت یک لکه خورشیدی در همان عرض جغرافیایی که متولد شده از بین میرود.(مشخصهای که به ما امکان میدهد تا چرخش خورشیدی را تعیین کنیم) آنچه که اتفاق میافتد این چنین است. همانطور که چرخه پیشرفت میکند، لکههای جدید حتی در عرضهای جغرافیایی پا یین ترظاهر میشوند. اولین لکههای عرض جغرافیایی بالا از یک چرخه حتی قبل ا زآخرین لکههای عرض جغرافیایی پا یین از چرخه قبلی ظاهر میشوند. منشاگرمای خورشید واکنشهای هستهای است. در این واکنش هیدروژن به هلیوم تبدیل میشودوگرمای فراوانی راحاصل میشود.